نود و دو

کسی چی میدونه قراره چه اتفاقی بیفته...

وقتی من اولین روزای زندگی رو تجربه میکردم تو احتمالا با همون موهای قهوه ای که قارچی کوتاه شده و آرنج و زانوی زخم و زیلی، توی مدرسه مشغول شیطنت و بازیگوشی بودی...

کسی چه میدونست وقتی من اینور شهر توی بچه ترین حالت ممکن،از سر و کول سرسره بالا میرفتم و پشت ویترین برای باربی های صورتی ذوق میکردم،تو میرفتی که سر کلاسای دانشگاه بشینی و شروع لحظه های جوونی خیلی  ریز و آروم، زیر پوستت میدوید...

کی باورش میشه تولد امسالت رو پا به پای هم شروع کردیم و میریم تا ابد... 

سی  سالگیت مبارک عزیزم

نظرات 1 + ارسال نظر
تیلوتیلو شنبه 30 مرداد 1395 ساعت 14:12 http://meslehichkass.blogsky.com/

مبارک باشه
الهی به پای هم پیر بشین....

ایشالا برای تو هم اتفاق بیفته تیلوی نازنین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.