من نیلی هستم

 بلاگفا...

دقیقا زمانی که بیشترین احتیاج رو به حضورت داشتم، وقتی که لبریز بودم از نوشتن اما تو با نبودنت انگار جلوی دهنم رو گرفته بودی جوری که حتی نفس کشیدن هم برام سخت شده بود،حالا چطور توقع داری تا بیام و خاطرات شیرین و لحظه های خوبم رو با تو شریک بشم؟؟ جواب هشت سال زندگی در تو، پا به پای تمام تغییراتت، راه نیومدن هات، لج بازی کردن هات، بدقلقی هات،  شد این که تصمیم به رفتن بگیرم و تمامِ خودم رو بردارم و ببرم زیر یه سقف مجازی دیگه... 

از امروز به بعد اینجا یک نیلیا مینویسد...