فراموش کردم که امروز روز من بود... فراموش کردم...

نق نق میکرد که روز دختر رو فقط بهش تبریک گفتن و از کادو خبری نیست و  دلخور بود و قهر کرده بود و میخواست تمام شب و فرداش رو توی اتاقش بگذرونه و هیچکس رو تحویل نگیره فقط چون هنوز(!) هدیه نگرفته ...


اونوقت من، امروز که جواب خداحافظیمو داد، باید کلاهمو پرت کنم هوا از خوشحالی...

 تبریک و کادو دیگه زیاده روی و پررو گری و بی حیا بازیه.... 


+++اصلا میدونی چیه؟؟ حالم ازت بهم میخوره زندگی....


+++ نوشته بود:  امشب بغلم کن توی خواب...

امشب رو آرزو نمیکنم... اما یه چیزی ازت میخوام...

میشه خواهش کنم بغلش کنی؟؟ فقط همین امشب... حتی توی خواب... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.