اگر تمام زندگی ام همینقدر پرمشغله باشد،تا ده سال آینده زنده ام فقط!

+++تمام روز های هفته شیفت هستم...

که  البته بین صبح و عصر متغیر است گاهی...

آن مابین ها باشگاه هم میروم تا اینقدر شکننده و  بی رمق نباشم...

کلاس زبان را همچان با جدیت دنبال میکنم هرچند انگار خوده آموزشگاه آنجور که باید، جدی اش نمیگیرند... اما من سفت چسبیده ام...به من لقب کوآلای کانون داده اند...

آن وسط ها برای ارشد هم میخوانم...حتی شده در حد دو صفحه!!!

اهمیتی ندارد قول بشوم یا نشوم... سواد، برایم مهم تر از یک مدرک بدرد نخور دانشگاهی ست!!!


+++جدید تر ها متوجه شده ام که دچار مشکلی بودم و دوماه و اندی است با دردش دست و پنجه نرم میکنم...دکتر هم رفته ام و همچنان میجنگم و امید دارم به بهبودی!!!


+++ روز های هفته ام حسابی پر شده و دیگر وقتی برای خیالبافی های بی سرو ته و رنگ کردن آرزوهای پوچ باقی نمانده... و چقدر بهتر که از خاله زنکی های اطرافیانم بیرون آمده ام و توی مشغله های زندگی خودم هَم میخورم و کیف میکنم...

راضی ام ...

نظرات 5 + ارسال نظر
تراویس شنبه 16 آبان 1394 ساعت 21:24 http://travisbickle.blogsky.com

بهترین کارو میکنی

فعلا راه دیگه ای نیست

مبی چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 17:45

این روزهای شلوغ بعدا که بهشون نگاه کنی از بهترین دوره های زندگیته. کار و درس و زبان و باشگاه. عالیه

آره مبی... لذت میبرم ازین روزها... سرگرم بودن خیلی بهتره برام

ورود خانم ها ممنوع سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 11:14 http://womenforbidden.mihanblog.com

عاااااولی

احساسی ترین آهنگ سه‌شنبه 12 آبان 1394 ساعت 10:43 http://emotinalsong.mihanblog.com

بازدید از وبلاگت کمه؟ روش های پیشنهادی منو امتحان کن...

آدم دوشنبه 11 آبان 1394 ساعت 12:44 http://autumn-girl.blogsky.com

کاش منم انقدر کار داشتم که فرصت فکر کردن به خیلی چیزا رو نداشتم....امیدوارم زود این روزای منم بیان....

نوشته هات نمونه ی زندگی یه دختر جنگجو و قابل تحسینه...

خوشحالم که دوباره نوشتی نایریکا جان

اتفاقا این روزا دارم میجنگم برای زندگی و زنده بودن...
لحظه های پر مشغله ی تو هم میرسن... به زودی

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.