یک؟!

خیلی وقته جیر جیر نکردم اینجا...

انقد نیاز ب نوشتن در من قُل میزنه که حس میکنم میخوام همه ی اتفاقای مزخرف گذشته رو اینجا بالا بیارم همین وسط...

حالم خوبه، آرومم و دارم ازین ارامش بعد از طوفان لذت میبرم...

دارم سعی میکنم خودم رو بیشتر بشناسم و اون کنج منجای درونم رو فتح کنم...

فعلا دوتا دونه هدف توی زندگیم گذاشتم ک از شدت گشادی هیچ قدمی واسه هیچکدوم برنداشتم و هی میندازم واسه فردا...

آزمون ارشد دادم...نمیدونم چرا ب نظرم آسون بود!!!

هرچند تجربه بارها بهم ثابت کرده وقتی درس  نمیخونم ، امتحان آسون تره و هرچی بیشتر تلاش کنم و بخونم به همون اندازه آزمون سخت تر و گند تری رو پشت سر میذارم...

اصلا یکی از هدفام همینه که با لیسانس سر کار نرم... نه که خیلی شغل سبکیه و پول توشه، واسه همین میگم!!! 

به امید خدا تا ببینیم چی پیش میاد...


+خیلی اتفاقی با یه استاژر پزشکی به نام "دکتر میم خندون" آشنا شدم... وقتی صحبت میکنیم حس میکنم یه پسر بچه سمپادی و عینکیِ احمق داره باهام حرف میزنه!!!

سرتا پا ادعاست این بشر...ولی نمیدونم چرا حس مثبت منتقل میکنه بهم...شاید چون نیقش همیشه و رو به ترک دیوار هم بازه حتی!!!!


+تقریبا دو روزی هست که به من فرصت دادن فکر کنم برای حضور خواستگار جدید...

ازین به بعد تا زمانی که بفهمم چه اتفاقی برای رابطمون میفته و ایا پیش میریم یا بهم میزنیم، "مهندسِ مو بلوند "نام گذاریش میکنم...


به من میگن فکر کن و من نمیدونم دقیقا به چی باید فکر کنم....

فکر کردن به مهندس مو بلوند درحالی که تنها چیزی که میدونم اینه که مهندسه و سفید و بوره، مثل فکر کردن به  ویلای لب دریاست در حالی که فقط میدونی یه ویلاست که بغل دریاست!!!

و دقیقا هیچ ایده ای از دکوراسیون داخلیش و سرگذشتش نداری!!!

اه خیلی احساس یه لنگه پا توی هوا بده!!!!


نظرات 3 + ارسال نظر
صحرا چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 22:03

سلام نیلی! اسمتو دوست دارم.
تو هم بعد غیبت کبری برگشتی ها. منتظر خوندن ماجراهات با مهندس مو بلوند هستم

یه مدت گوشه نشینی حسابی شارژم کرد تا برگردم و ادامه بدم:))
فعلا که خبری ازش نیست. :)))))

تیلوتیلو چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 16:13 http://meslehichkass.blogsky.com/

چه اسم تازه ی خوبی گذاشتی
حس نیلی آرام
کاش رنگ وبلاگت هم نیلی میکردی

فدات برم تیلو:)))
دنبال یه قالب با همین رنگ و استایلم... پیدا نکردم هنوز...

تیلوتیلو چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 13:58 http://meslehichkass.blogsky.com/

وای
میدونی چند وقت نبودی دختر؟

دلم تنگ شده بود برای اینجا و برای غرغر های تیلو:)))

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.