دیشب اونقدر عصبی و بهم ریخته بودم که با گریه خوابیدم و الان با سردرد بیدار شدم...
بابا قراره فکراشو بکنه و به واسطه خبر بدیم و اونم خانواده مهندس مو بلوند رو در جریان بذاره...
درحال حاضر توی این اوضاع بحرانی بابا قهر کرده و به هیچ کدوممون خصوصا من!!! محل نمیذاره ...
اصلا الهی بمیرم برای خودم:(((